loading...
معبر سایبری ولایت
linux بازدید : 0 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

مثل هر روز خسته از مدرسه بر می گشتم و توی پیاده روی شلوغی که سوسوی چراغ های تبلیغاتی مغازه هاش چشم عابر ها رو خیره می کرد با صلابت و سر بلند بدون توجه به افرادی که از کنارم رد می شدند به سمت خونه می رفتم که یکدفعه پیاده روی شلوغ در نقطه ای کچل شد و حس ششمم بهم گفت یکی داره نگاهت می کنه. چشام رو چرخوندم و نگاهم گره خورد به نگاه دختر خانمی که حسابی بزک کرده بود و حجاب مناسبی نداشت و روسریش رو شل کرده بود و دنبال نگاهی می گشت که نگاهش کنه.

امر به معروف با چشـــم ها

نمیدونم چی شد یاد حدیث پیامبر(ص) افتادم که فرمودند: «اگر کسی برسد به ناموس مردمی که در کوچه رد می شود به حرمت حرف خداچشمش را زمین بگذارد، خداوند به آنچه در کره ی زمین خلق کرده است،به ملائک می گوید برایش ثواب بنویسند» افتادم و چشمام رو ازش برداشتم و خیره کردم به سنگ فرش پیاده رو. به چند قدمی دختر بدحجاب که رسیدم و دوباره چشمام رو بالا گرفتم و  چشمام رو به نقطه ای دور خیره کردم ولی با گوشه چشمام حواسم بهش بود که متوجه شدم تند تند داره موهاش رو میده عقب و روسریش رو سفت می کنه...

فهمیدم ناخواسته با حفظ نگاهم باعث شده بودم اون دختر بد حجاب متوجه اشتباهش بشه و حجابش رو درست کنه. امر به معروف حتماً نباید زبانی باشه بلکه با اعمال و رفتارمون هم میتونیم امر به معروف کنیم...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 61